جدایی
سالها شبنم پرستی کردنم
ای دلم زهر جدایی را بخور
چوب عمری باوفایی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت
خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست
من که گفتم این پرستو رفتنی ست
آه عجب کاری به دستم داد دل
هم شکستو هم شکستم داد دل![]()
![]()

سالها شبنم پرستی کردنم
ای دلم زهر جدایی را بخور
چوب عمری باوفایی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت
خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست
من که گفتم این پرستو رفتنی ست
آه عجب کاری به دستم داد دل
هم شکستو هم شکستم داد دل![]()
![]()

میرسد روزی که احساس مرا باور کنی
میرسد روزی که نادم باشی از رفتار خود
خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی
میرسد روزی که در صحرای خشک بی کسی
بوته های وحشی گل را ز غم پرپر کنی
میرسد روزی که صبرت سرشود دریای من
آن زمان احساس امروز مرا باور کنی

آن وقت چه کسی می توانست با من هم صدا نشود؟
اگر در کنارم بودی
چه کسی می توانست مرا متهم به عشق بی معشوق کند؟
اگر بودی و تو را می دیدند
چگونه ممکن بود جایم کنج تاریک اتاق باشد؟
کاش وجودت برای همه قابل لمس بود
تا چشم ها جور دیگری به من می نگریستند!!
ای خدااااااا
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقدر ساده ام
که سال های سال در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام!!!
آفتابگردان به دنبال خورشید می گشت![]()
ناگهان ستاره ای چشمک زذ![]()
آفتابگردان سرش را با اخم به زیر انداخت![]()
گل ها هرگز خیانت نمی کنند![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
ماه بهم گفت :
اگه عشقت نمی خوادت چرا ترکش نمی کنی؟؟
به ماه نگاه کردم و گفتم :
آیا آسمون تورو ترک می کنه وقتی نمی درخشی؟؟
![]()
![]()
![]()
![]()
یک ساعت که آفتاب بتابد خاطره ی آن همه شب های
بارانی از یاد میرود.
این است حکایت آدم ها...فراموشی...![]()