کشور غریبه ی آرزوها
منم آن تلفیق شکستن و پیوستن در کشور غریبه آرزو ها که در لحظه های پر اوج فریاد پر است از آواز سرکوب شده -چشم به راه فردا و آنکه روزگارم چگونه خواهد شد؟؟
در تحیر خویش خشک می شوم.
امروز حتی دنیای محبت برای تنهایی چشم هایم کویری بس دورو درازاست!![]()
+ نوشته شده در ساعت توسط صـــدف
|